izzy - عزی
The entry is a dictionary list for the word izzy - عزی
عزی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ زی ی ] (ع ص) شکیبا و صابر.
(ناظم الاطباء). صبور. (اقرب الموارد).
(ناظم الاطباء). صبور. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ زْ زا ] (اِخ) (حَفر...) ناحیه ای است
به موصل. (منتهی الارب).
به موصل. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ زا / عِ زَنْ ] (ع اِ) جِ عِزة. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عِزَة شود.
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عِزَة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ زْ زا ] (ع ص) زن ارجمند و کمیاب
و زن دوست داشته. (منتهی الارب). زن عزیز
و شریف. (از اقرب الموارد). || (ن تف)
مؤنث أعزّ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
رجوع به اعز شود.
و زن دوست داشته. (منتهی الارب). زن عزیز
و شریف. (از اقرب الموارد). || (ن تف)
مؤنث أعزّ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
رجوع به اعز شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ زْ زا ] (اِخ) بت. (دهار). یکی از دو
بت معروف طایفهٔ قریش (عرب) در عهد
جاهلیت، و دیگری لات نام داشته و اعراب
بت پرست آنها را دختران خدا میدانستند.
(فرهنگ فارسی معین). بتی است یا درخت
طلح که ...
بت معروف طایفهٔ قریش (عرب) در عهد
جاهلیت، و دیگری لات نام داشته و اعراب
بت پرست آنها را دختران خدا میدانستند.
(فرهنگ فارسی معین). بتی است یا درخت
طلح که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عُ زّا) [ ع . ] (اِ.) یکی از دو بت معروف طایفة قریش (عرب ) در عهد جاهلیت و
دیگری «لات » نام داشته و اعراب بت پرست آن ها را دختران خدا می دانستند.
دیگری «لات » نام داشته و اعراب بت پرست آن ها را دختران خدا می دانستند.
izzy - عزی other entries
Next Words