isga - اصغاء
The entry is a dictionary list for the word isga - اصغاء
اصغاء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اصغاء به حدیث
کسی؛ استماع آن. (از اقرب الموارد) (قطر
المحیط). گوش داشتن بسخن کسی. (منتهی
الارب). گوش فراداشتن. (از کنز) (غیاث)
(آنندراج). گوش دادن. (زوزنی). گوش نهادن.
(از مدار). گوش فرادادن. (تاج المصادر
بیهقی). شنودن. گوش ...
کسی؛ استماع آن. (از اقرب الموارد) (قطر
المحیط). گوش داشتن بسخن کسی. (منتهی
الارب). گوش فراداشتن. (از کنز) (غیاث)
(آنندراج). گوش دادن. (زوزنی). گوش نهادن.
(از مدار). گوش فرادادن. (تاج المصادر
بیهقی). شنودن. گوش ...