rıh - ریح
The entry is a dictionary list for the word rıh - ریح
ریح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) باد. ج، اَرواح، اَریاح، رُیاح، ریَح.
جج، اَراویح، اَراییح. (از اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). باد.
(ترجمان القرآن جرجانی). بادی که می وزد.
(ناظم الاطباء). || بوی. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب) (ترجمان القرآن
جرجانی) ...
جج، اَراویح، اَراییح. (از اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). باد.
(ترجمان القرآن جرجانی). بادی که می وزد.
(ناظم الاطباء). || بوی. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب) (ترجمان القرآن
جرجانی) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع مص) سخت باد گردیدن روز. (از
اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) || رسیدن باد چیزی را. (از اقرب
الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
|| یافتن درخت باد را و برگ آوردن ...
اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) || رسیدن باد چیزی را. (از اقرب
الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
|| یافتن درخت باد را و برگ آوردن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع اِ) جِ ریح. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ریح
شود.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ریح
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَیْ یِ ] (ع ص) یوم ریح؛ روز پاکیزه و
خوش باد، و کذا مکان ریح و شی ء ریح؛ یعنی
چیزی خوشبوی. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). روزی
خوش. (مهذب الاسماء).
...
خوش باد، و کذا مکان ریح و شی ء ریح؛ یعنی
چیزی خوشبوی. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). روزی
خوش. (مهذب الاسماء).
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) لقب احمدبن محمدبن علوجهٔ (یا
علویه) سیستانی، مکنی به ابوالعباس و
معروف به جراب الدوله. (یادداشت مؤلف).
رجوع به احمدبن محمد... شود.
علویه) سیستانی، مکنی به ابوالعباس و
معروف به جراب الدوله. (یادداشت مؤلف).
رجوع به احمدبن محمد... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - باد. 2 - نسیم . 3 - دردی که در شکم یا پیوندگاه اندام بروز
کند.
کند.