Manğır - منغر
The entry is a dictionary list for the word Manğır - منغر
منغر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غَ ] (ع ص) گوسپندی که از پستان
وی شیر سرخ و یا شیر خون آمیخته به در آید.
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نعت است
از انغار. (منتهی الارب). رجوع به منغار و
انغار شود.
وی شیر سرخ و یا شیر خون آمیخته به در آید.
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نعت است
از انغار. (منتهی الارب). رجوع به منغار و
انغار شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ غُ ] (اِ) نوعی از پول ریزهٔ خرد و
کوچک باشد. (برهان). نوعی از پول ریزهٔ
خرد. منغرک. (فرهنگ رشیدی) (از ناظم
الاطباء).
کوچک باشد. (برهان). نوعی از پول ریزهٔ
خرد. منغرک. (فرهنگ رشیدی) (از ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غُ ] (اِ) قدح و طاس بزرگ را گویند که
در آن شراب خورند. (برهان). قدح بزرگ که
بدان شراب خورند و ساتگین نیز گویند.
منغرک. (فرهنگ رشیدی). جام شرابخواری
بزرگ. (ناظم الاطباء):
ای خداوندی که از لطف ...
در آن شراب خورند. (برهان). قدح بزرگ که
بدان شراب خورند و ساتگین نیز گویند.
منغرک. (فرهنگ رشیدی). جام شرابخواری
بزرگ. (ناظم الاطباء):
ای خداوندی که از لطف ...