müruc - مروج
The entry is a dictionary list for the word müruc - مروج
مروج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع اِ) جِ مَرج. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). چمنها. چراگاهها. رجوع به
مرج شود.
(اقرب الموارد). چمنها. چراگاهها. رجوع به
مرج شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَوْ وِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود. روائی
دهنده. (از منتهی الارب). کسی که کالاها و
درمها را ترویج دهد. (از اقرب الموارد).
ترویج کننده. روائی بخشندهٔ متاع و درم. آنکه
سبب ...
مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود. روائی
دهنده. (از منتهی الارب). کسی که کالاها و
درمها را ترویج دهد. (از اقرب الموارد).
ترویج کننده. روائی بخشندهٔ متاع و درم. آنکه
سبب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَوْ وَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود.
روائی یافته. (منتهی الارب).
مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود.
روائی یافته. (منتهی الارب).
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مُرَوِّجٌ
[mu'rawːiʒ]
n
ناشِرُ المَعْلومات m courtier
◊
مُرَوِّجُ البِضاعَةِ — un courtier
♦ مُرَوِّجُ الإِشاعاتِ propagandiste m/f
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُرَوّج: مَنْشُور، مُعَمّم
circulated, spread; propagated, publicized, propagandized; popularized; promoted, merchandised
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُرَوّج: فاعِل رَوّجَ
circulator, spreader (of rumors, news, etc.); promoter; propagandist; popularizer