ümümet - امومت
The entry is a dictionary list for the word ümümet - امومت
امومت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ مو مَ ] (ع مص) مادر شدن. (تاج
المصادر بیهقی). مادری کردن. (مصادر
زوزنی). مادر گشتن. (ناظم الاطباء). مادری و
مادر بودن. (آنندراج). ماکنت اُمّاً فاممت
امومة؛ نبودی مادر و مادر گردیدی یا مادری
کردی. (منتهی الارب) (ناظم ...
المصادر بیهقی). مادری کردن. (مصادر
زوزنی). مادر گشتن. (ناظم الاطباء). مادری و
مادر بودن. (آنندراج). ماکنت اُمّاً فاممت
امومة؛ نبودی مادر و مادر گردیدی یا مادری
کردی. (منتهی الارب) (ناظم ...