yuk - یوغ
The entry is a dictionary list for the word yuk - یوغ
یوغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) یغ. آن چوبی بود که بر گردن گاو
نهند یعنی بندوق. (لغت فرس اسدی). چوبی
که بر گردن گاو زراعت و گاو گردون گذارند.
(ناظم الاطباء) (برهان) (از انجمن آرا). چوبی
که بر گردن گاو قلبه نهند. به هندی جو ...
نهند یعنی بندوق. (لغت فرس اسدی). چوبی
که بر گردن گاو زراعت و گاو گردون گذارند.
(ناظم الاطباء) (برهان) (از انجمن آرا). چوبی
که بر گردن گاو قلبه نهند. به هندی جو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (اصطلاح نجوم) نام سعد بلع یکی
از منازل قمر به لغت سغد و خوارزم. (از
آثارالباقیه ص ۲۴۰).
از منازل قمر به لغت سغد و خوارزم. (از
آثارالباقیه ص ۲۴۰).