ven - ون
The entry is a dictionary list for the word ven - ون
ون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
minibüs
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (پسوند) شبیه و مانند، مرادف وان.
(برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). پسوندی است
دال بر شباهت و مانندگی، چنانکه در پلون
(پلوان)، نارون و غیره :
فروغ از توست انجم را بر این ایوان مینوون شعاع از توست مر ...
(برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). پسوندی است
دال بر شباهت و مانندگی، چنانکه در پلون
(پلوان)، نارون و غیره :
فروغ از توست انجم را بر این ایوان مینوون شعاع از توست مر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (اِ) زبان گنجشک، و آن درختی است
که چوبی محکم دارد و از آن الوار
سازند و
در ساختمانها به کار برند. این درخت در
جنگل ها بسیار روید. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا). رجوع ...
که چوبی محکم دارد و از آن الوار
سازند و
در ساختمانها به کار برند. این درخت در
جنگل ها بسیار روید. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا). رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ -ون ] (ع پسوند) علامت جمع مذکر
سالم در زبان عربی در حالت رفعی. (فرهنگ
فارسی معین):
از این صورت اگر بیرون شوی تو
مه و خورشید محجوبون شوی تو.عطار.
سالم در زبان عربی در حالت رفعی. (فرهنگ
فارسی معین):
از این صورت اگر بیرون شوی تو
مه و خورشید محجوبون شوی تو.عطار.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَن ن ] (ع اِ) چنگ که به انگشتان نوازند.
(منتهی الارب) (آنندراج). سنجی که به
انگشتان نوازند. (برهان) (اقرب الموارد).
|| (اِمص) سستی. (آنندراج). ضعف و
ناتوانی در امور. (برهان) (اقرب الموارد). و
این هر دو ...
(منتهی الارب) (آنندراج). سنجی که به
انگشتان نوازند. (برهان) (اقرب الموارد).
|| (اِمص) سستی. (آنندراج). ضعف و
ناتوانی در امور. (برهان) (اقرب الموارد). و
این هر دو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (اِخ) دهی است از دهستان نیاسر
بخش قمصر شهرستان کاشان. سکنهٔ آن ۴۵۰
تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
بخش قمصر شهرستان کاشان. سکنهٔ آن ۴۵۰
تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).