vika - وقاع
The entry is a dictionary list for the word vika - وقاع
وقاع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وِ ] (ع مص) مواقعه. درافتادن.
(دهار). || جماع کردن. آرمیدن با زن.
نزدیکی کردن. مخالطت نمودن با زن. مقاربت
کردن. مجامعت نمودن با زن. (منتهی الارب).
|| (اِمص) مجامعت. جماع. مقاربت.
آمیزش. آمیغ. ...
(دهار). || جماع کردن. آرمیدن با زن.
نزدیکی کردن. مخالطت نمودن با زن. مقاربت
کردن. مجامعت نمودن با زن. (منتهی الارب).
|| (اِمص) مجامعت. جماع. مقاربت.
آمیزش. آمیغ. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَقْ قا ] (ع ص) وقاعة. غیبت کننده.
(منتهی الارب) (اقرب الموارد): رجل وقاع؛
مرد غیبت کننده مردم را. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
(منتهی الارب) (اقرب الموارد): رجل وقاع؛
مرد غیبت کننده مردم را. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (ع اِ) داغ که بر دو کرانهٔ ران ستور
باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
وِقَاع: جِمَاع
sexual intercourse, copulation, coition, coitus, lovemaking, carnal knowledge