nudema - ندما
The entry is a dictionary list for the word nudema - ندما
ندما Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ دَ ] (از ع، اِ) مصاحبان. (غیاث
اللغات) (ناظم الاطباء). ندیمان. همنشینان.
(ناظم الاطباء). ندماء: امیر عبدالسلام
رئیس بلخ را اختیار کرد و از جملهٔ ندما بود و
به رسولی رفته. (تاریخ بیهقی ص ۵۱۹).
بود از ندمای شه جوانی ...
اللغات) (ناظم الاطباء). ندیمان. همنشینان.
(ناظم الاطباء). ندماء: امیر عبدالسلام
رئیس بلخ را اختیار کرد و از جملهٔ ندما بود و
به رسولی رفته. (تاریخ بیهقی ص ۵۱۹).
بود از ندمای شه جوانی ...