miz - میز
The entry is a dictionary list for the word miz - میز
میز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
masa
Farsça - Türkçe sözlük
çalışma masası
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع مص) جدا کردن. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (دهار) (ترجمان
القرآن جرجانی ص ۹۷). || فضیلت دادن
بعض چیز را بر بعضی. || از جایی به جایی
رفتن. (منتهی ...
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (دهار) (ترجمان
القرآن جرجانی ص ۹۷). || فضیلت دادن
بعض چیز را بر بعضی. || از جایی به جایی
رفتن. (منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ یَ زز ] (ع ص) مَیِّز. مرد سخت پی.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) مرد سخت پی. (از اقرب
الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به
مادهٔ بالا شود.
الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به
مادهٔ بالا شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(از ع، اِمص) مخفف تمیز. (از برهان).
تمییز را خوانند. (فرهنگ جهانگیری). تمییز.
جدا کردن.
تمییز را خوانند. (فرهنگ جهانگیری). تمییز.
جدا کردن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) ضیف و مهمان و شخصی که به
ضیافت کسی رود. (ناظم الاطباء). به معنی
مهمان است. (آنندراج). میهمان. (انجمن آرا).
مهمان باشد. (فرهنگ جهانگیری). به معنی
مهمان است یعنی شخصی که به ضیافت کسی
رود. (برهان). علم است برای ...
ضیافت کسی رود. (ناظم الاطباء). به معنی
مهمان است. (آنندراج). میهمان. (انجمن آرا).
مهمان باشد. (فرهنگ جهانگیری). به معنی
مهمان است یعنی شخصی که به ضیافت کسی
رود. (برهان). علم است برای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) اسم از میزیدن یا میختن. شاش و بول.
(ناظم الاطباء). آب تاختن بود. (لغت فرس
اسدی). پیشاب را گویند. (فرهنگ
جهانگیری). پیشاب و شاش را گویند و به
عربی بول خوانند. (برهان). بول. آب ...
(ناظم الاطباء). آب تاختن بود. (لغت فرس
اسدی). پیشاب را گویند. (فرهنگ
جهانگیری). پیشاب و شاش را گویند و به
عربی بول خوانند. (برهان). بول. آب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) وسیله ای دارای چهار پایه که بر روی آن لوازم تحریر می گذارند و چیز می
نویسند یا ظرف غذا چینند و جز آن . ؛ ~گرد الف - جلسة مذاکره ای که در آن هر یک از
شرکت کنندگان اجازه دارد در بحث شرکت کند و نظر خود را بیان دارد. ب - (کن .) مقام
، مسند.
نویسند یا ظرف غذا چینند و جز آن . ؛ ~گرد الف - جلسة مذاکره ای که در آن هر یک از
شرکت کنندگان اجازه دارد در بحث شرکت کند و نظر خود را بیان دارد. ب - (کن .) مقام
، مسند.
miz - میز other entries
Next Words