müemmil - مؤمل
The entry is a dictionary list for the word müemmil - مؤمل
مؤمل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَمْ مَ ] (ع اِ) نام اسب هشتم از
اسبان رهان. (منتهی الارب) (از تاج العروس)
(از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از
نصاب الصبیان) (ناظم الاطباء). صاحب غیاث
آرد: نام اسب هفتم که به ضرورت قافیه در
بیت نصاب ...
اسبان رهان. (منتهی الارب) (از تاج العروس)
(از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از
نصاب الصبیان) (ناظم الاطباء). صاحب غیاث
آرد: نام اسب هفتم که به ضرورت قافیه در
بیت نصاب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَمْ مِ ] (ع ص) بیوسنده و
امیددارنده. (منتهی الارب). امیددارنده.
(مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). امیدوار.
(غیاث) (آنندراج) (یادداشت مؤلف).
امیددارنده. (منتهی الارب). امیددارنده.
(مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). امیدوار.
(غیاث) (آنندراج) (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَمْ مَ ] (اِخ) ابن امیل. شاعری از
کوفه بود و عصر اموی را درک کرد و در عصر
عباسی شهرت یافت. در پایان عمر نابینا شد
و در حدود سال ۱۹۰ هـ . ق. درگذشت. (از
الاعلام زرکلی). و رجوع ...
کوفه بود و عصر اموی را درک کرد و در عصر
عباسی شهرت یافت. در پایان عمر نابینا شد
و در حدود سال ۱۹۰ هـ . ق. درگذشت. (از
الاعلام زرکلی). و رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَمْ مَ ] (اِخ) ابن جمیل بن یحیی بن
ابی حفصة. شاعری ظریف از مردم مدینه و
معروف به «قتیل الهوی» بود. در مدینه و بعد
در عراق به مدح حکام پرداخت. ابوالفرج
اصفهانی از اشعار او در اغانی ...
ابی حفصة. شاعری ظریف از مردم مدینه و
معروف به «قتیل الهوی» بود. در مدینه و بعد
در عراق به مدح حکام پرداخت. ابوالفرج
اصفهانی از اشعار او در اغانی ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مُؤَمَّلٌ
1) то, на что можно надеяться; . . . من الـ مؤمّل أن можно надеятся, что…; есть надежда на то, что…
2) объект надежд
II
مُؤَمِّلٌ
надеющийся, полный надежд