munkı - منقع
The entry is a dictionary list for the word munkı - منقع
منقع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قَ ] (ع اِ) دریا. || جایی که در آن
آب گرد آید. ج، مناقع. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| (اِمص) سیرابی. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). سیری ...
آب گرد آید. ج، مناقع. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| (اِمص) سیرابی. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). سیری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ قَ ] (ع اِ) خنور تر نهادنی. (منتهی
الارب) (آنندراج). خنوری که در آن دارو را
در آب آغشته کرده می خیسانند. (ناظم
الاطباء). ظرفی که در آن چیزی از میوه ها یا
داروها بخیسانند. ج، مناقع. (یادداشت ...
الارب) (آنندراج). خنوری که در آن دارو را
در آب آغشته کرده می خیسانند. (ناظم
الاطباء). ظرفی که در آن چیزی از میوه ها یا
داروها بخیسانند. ج، مناقع. (یادداشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ قَ ] (ع ص، اِ) خُم. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| ته دیگی. (منتهی الارب) (آنندراج).
هرچیز باقی مانده در ته دیگ سنگین . (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). || ...
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| ته دیگی. (منتهی الارب) (آنندراج).
هرچیز باقی مانده در ته دیگ سنگین . (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). || ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مَنْقَعٌ
мн. مَنَاقِعُ
болотистое место
II
مُنْقَعٌ
сухие фрукты