münşet - منشت
The entry is a dictionary list for the word münşet - منشت
منشت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ نِ ] (اِ) منش. (یادداشت مرحوم
دهخدا):
جز تو نزاد حوا و آدم نکشت
شیرنهادی به دل و بر منشت.
محمدبن مخلد سگزی (از تاریخ سیستان
ص ۲۱۲).
رجوع به منش شود.
دهخدا):
جز تو نزاد حوا و آدم نکشت
شیرنهادی به دل و بر منشت.
محمدبن مخلد سگزی (از تاریخ سیستان
ص ۲۱۲).
رجوع به منش شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ نِ ] (اِ) در تداول عامه، رغبت.
- منشت نشدن؛ مکروه و منفور داشتن
چیزی را: منشتم نمی شود؛ یعنی چون
دستهای آلوده بدان خورده یا مردمی
پلشت کار و شوخگن آن را پخته ...
- منشت نشدن؛ مکروه و منفور داشتن
چیزی را: منشتم نمی شود؛ یعنی چون
دستهای آلوده بدان خورده یا مردمی
پلشت کار و شوخگن آن را پخته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ شَ ت ت ] (ع ص) پراکنده و
متفرق. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
رجوع به انشتات شود. || متمایز و جدا.
(ناظم الاطباء).
متفرق. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
رجوع به انشتات شود. || متمایز و جدا.
(ناظم الاطباء).