munzır - منذر
The entry is a dictionary list for the word munzır - منذر
منذر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
misyoner
Arapça - Türkçe sözlük
مُنْذِر
misyoner
Anlamı: bir dini, özellikle hristiyanlığı yaymakla görevli kimse
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (ع ص) بیم کننده. (دهار) (مهذب
الاسماء). ترساننده. (منتهی الارب) (آنندراج)
(غیاث). آگاه سازنده و پنددهنده و آنکه
می ترساند. (ناظم الاطباء). بیم دهنده. مقابل
مبشر. (یادداشت مرحوم دهخدا): {/Bوَ
عَجِبُوا أَنْ جََاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ ...
الاسماء). ترساننده. (منتهی الارب) (آنندراج)
(غیاث). آگاه سازنده و پنددهنده و آنکه
می ترساند. (ناظم الاطباء). بیم دهنده. مقابل
مبشر. (یادداشت مرحوم دهخدا): {/Bوَ
عَجِبُوا أَنْ جََاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَ ] (ع ص) بیم داده شده.
ترسانیده : {/Bوَ أَغْرَقْنَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا
بِآیََاتِنََا فَانْظُرْ کَیْفَ کََانَ عََاقِبَةُ اَلْمُنْذَرِینَ .
۱۱-۲۰۱۰:۷۳/}(قرآن ۱۰/۷۳).
ترسانیده : {/Bوَ أَغْرَقْنَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا
بِآیََاتِنََا فَانْظُرْ کَیْفَ کََانَ عََاقِبَةُ اَلْمُنْذَرِینَ .
۱۱-۲۰۱۰:۷۳/}(قرآن ۱۰/۷۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) یکی از اسماء پیغمبر ما
(ص) که آن حضرت نیز کفار را از عذاب
دوزخ می ترسانیدند. (غیاث) (آنندراج).
(ص) که آن حضرت نیز کفار را از عذاب
دوزخ می ترسانیدند. (غیاث) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ملقب به المنصور اولین از
امرای تجیبی سرقسطه (۴۱۰-۴۱۴ هـ . ق.).
(یادداشت مرحوم دهخدا).
امرای تجیبی سرقسطه (۴۱۰-۴۱۴ هـ . ق.).
(یادداشت مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن امرؤالقیس بن نعمان
(۵۰۷-۵۱۴ م.) یکی از ملوک حیره معروف
به آل نصر یا آل لخم است. وی را به نام مادرش
ابن ماءالسماء نیز خوانند. قباد پادشاه ساسانی
ظاهراً ...
(۵۰۷-۵۱۴ م.) یکی از ملوک حیره معروف
به آل نصر یا آل لخم است. وی را به نام مادرش
ابن ماءالسماء نیز خوانند. قباد پادشاه ساسانی
ظاهراً ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن الجارودبن عمروبن
حبیش العبدی (۱-۶۱ هـ . ق.) امیر و از
بخشندگان بزرگ بود. در عهد رسول اکرم
(ص) متولد شد و در جنگ جمل همراه علی
(ع) بود ...
حبیش العبدی (۱-۶۱ هـ . ق.) امیر و از
بخشندگان بزرگ بود. در عهد رسول اکرم
(ص) متولد شد و در جنگ جمل همراه علی
(ع) بود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن حرملة الطائی، مکنی به
ابوزبید (متوفی در حدود ۳۰ هـ . ق.) شاعر
جاهلی است که اسلام را درک کرد و عمری
دراز یافت اما اسلام نیاورد. تا زمان عثمان
بزیست و در کوفه ...
ابوزبید (متوفی در حدود ۳۰ هـ . ق.) شاعر
جاهلی است که اسلام را درک کرد و عمری
دراز یافت اما اسلام نیاورد. تا زمان عثمان
بزیست و در کوفه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن سعید، مکنی به ابوالحکم
(۳۰۲-۳۴۹ هـ . ق.). قاضی و از ادبای اندلس
بود. از آثار اوست: احکام القرآن و الناسخ و
المنسوخ. او را خطبه ها و رسائل بلیغ و ...
(۳۰۲-۳۴۹ هـ . ق.). قاضی و از ادبای اندلس
بود. از آثار اوست: احکام القرآن و الناسخ و
المنسوخ. او را خطبه ها و رسائل بلیغ و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن ماءالسماء. رجوع به
منذربن امرؤالقیس بن نعمان شود.
منذربن امرؤالقیس بن نعمان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن محمد (۲۲۹-۲۷۵
هـ . ق.). از ملوک بنی مروان اندلس است که
بعد از فوت پدر به فرمانروایی رسید و قریب
به دو سال حکمرانی کرد. (از حبیب السیر ج ۲
ص ...
هـ . ق.). از ملوک بنی مروان اندلس است که
بعد از فوت پدر به فرمانروایی رسید و قریب
به دو سال حکمرانی کرد. (از حبیب السیر ج ۲
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن نعمان الاول بن امری ء
القیس بن عمرواللخمی (متوفی به سال ۴۷۳
م.) از ملوک حیره و عراق است. بعد از پدر به
سال ۴۳۱ هـ . ق. به فرمانروایی رسید. در زمان
منذر رومیها ...
القیس بن عمرواللخمی (متوفی به سال ۴۷۳
م.) از ملوک حیره و عراق است. بعد از پدر به
سال ۴۳۱ هـ . ق. به فرمانروایی رسید. در زمان
منذر رومیها ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن نعمان بن منذر، ملقب به
مغرور، در جنگ جواثا کشته شد و او بیست و
هفتمین و آخرین ملوک لخمی است.
(یادداشت مرحوم دهخدا). در زمان او
خالدبن ولید بر عراق حمله کرد و جنگهای
سختی ...
مغرور، در جنگ جواثا کشته شد و او بیست و
هفتمین و آخرین ملوک لخمی است.
(یادداشت مرحوم دهخدا). در زمان او
خالدبن ولید بر عراق حمله کرد و جنگهای
سختی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذِ ] (اِخ) ابن یحیی بن منذر، سومین
از امرای تجیبی سرقسطه. (یادداشت مرحوم
دهخدا).
از امرای تجیبی سرقسطه. (یادداشت مرحوم
دهخدا).
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْذِر: نَذِير، بَشِير
herald, harbinger, forerunner, precursor
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مُنْذِرٌ
1. увещевающий; предестерегающий; 2. увещеватель; сигнализатор
II
مُنْذِرٌ
المنذر :
ист. Мунзир (имя арабского короля) ; المناذرة мн. основанная Мунзиром династия
III
مَنْذُورٌ
обещанный, посвященный; (Аллаху - الله)