munhur - منحور
The entry is a dictionary list for the word munhur - منحور
منحور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) گلوبریده. (المعجم چ
مدرس رضوی چ ۱ ص ۴۳). نحرکرده. بریده.
(یادداشت مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).
- نحر منحور؛ سینهٔ شکافته. گلوی بریده: و
النحرالمنحور...، قسم به گلوی بریده.
(یادداشت مرحوم دهخدا).
...
مدرس رضوی چ ۱ ص ۴۳). نحرکرده. بریده.
(یادداشت مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).
- نحر منحور؛ سینهٔ شکافته. گلوی بریده: و
النحرالمنحور...، قسم به گلوی بریده.
(یادداشت مرحوم دهخدا).
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع اِ) پیش سینه. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). بالای سینه. ج، مناحیر. (از
اقرب الموارد).
(ناظم الاطباء). بالای سینه. ج، مناحیر. (از
اقرب الموارد).