magis - مغیث
The entry is a dictionary list for the word magis - مغیث
مغیث Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) فریادرسنده. (مهذب
الاسماء). فریادرس. (غیاث) (آنندراج) (ناظم
الاطباء). صارِخ. صَریخ. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا):
شارب خمر است و سالوس و خبیث
مر مریدان را کجا باشد مغیث.
مولوی (مثنوی چ خاور ص ۱۲۹).
...
الاسماء). فریادرس. (غیاث) (آنندراج) (ناظم
الاطباء). صارِخ. صَریخ. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا):
شارب خمر است و سالوس و خبیث
مر مریدان را کجا باشد مغیث.
مولوی (مثنوی چ خاور ص ۱۲۹).
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) گیاه بر زمین افتاده از
شدت باران. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). || مرد شریر. (از اقرب الموارد).
شدت باران. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). || مرد شریر. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) اسم وادیی است که قوم عاد
در آن به هلاکت رسید. (از معجم البلدان).
در آن به هلاکت رسید. (از معجم البلدان).