moğul - مغول
The entry is a dictionary list for the word moğul - مغول
مغول Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ غْ وَ ] (ع اِ) سیخ کارد که در میان
عصا و تازیانه دارند به هندی کپتی یا
شمشیری است شبیه مشمل مگر از آن
باریکتر و درازتر. (منتهی الارب) (آنندراج).
سیخ کارد که در میان عصا و ...
عصا و تازیانه دارند به هندی کپتی یا
شمشیری است شبیه مشمل مگر از آن
باریکتر و درازتر. (منتهی الارب) (آنندراج).
سیخ کارد که در میان عصا و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِ) فردی از قوم مغول :
همچنان کآنجا مغول حیله دان
گفت می جویم کسی از مصریان.
مولوی (مثنوی چ خاور ص ۱۵۰).
همچنان کآنجا مغول حیله دان
گفت می جویم کسی از مصریان.
مولوی (مثنوی چ خاور ص ۱۵۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) قومی است معروف. (غیاث)
(آنندراج). و رجوع به مدخل بعد شود.
(آنندراج). و رجوع به مدخل بعد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غُلْ ] (اِخ) یکی از اقوام زردپوستی
است که اصلاً در قسمتی از آسیای مرکزی و
شرقی زندگی می کردند. این قوم از طوایف
متعدد مرکب بوده اند که از جهت کثرت عدد
خانواده و وسعت اراضی با یکدیگر ...
است که اصلاً در قسمتی از آسیای مرکزی و
شرقی زندگی می کردند. این قوم از طوایف
متعدد مرکب بوده اند که از جهت کثرت عدد
خانواده و وسعت اراضی با یکدیگر ...