mugfir - مغفر
The entry is a dictionary list for the word mugfir - مغفر
مغفر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ فَ ] (ع اِ) خود. (دهار) (صحاح
الفرس). خود که بر سر نهند. (مهذب الاسماء).
خود آهنی که صیغهٔ اسم آلة است، از غفر که
به معنی پوشیدن و پنهان کردن است. (غیاث).
خود و کلاه آهنین. (ناظم ...
الفرس). خود که بر سر نهند. (مهذب الاسماء).
خود آهنی که صیغهٔ اسم آلة است، از غفر که
به معنی پوشیدن و پنهان کردن است. (غیاث).
خود و کلاه آهنین. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فُ ] (ع اِ) مِغفار. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). و
رجوع به مغفار شود.
- امثال:
هذا الجنی لا ان یکدالمغفر
؛ یعنی
گوارا باد بر تو آنچه به دست آورده ...
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). و
رجوع به مغفار شود.
- امثال:
هذا الجنی لا ان یکدالمغفر
؛ یعنی
گوارا باد بر تو آنچه به دست آورده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فِ ] (ع ص) بز کوهی با بچه. (مهذب
الاسماء). بز کوهی ماده با بچه. مغفرة. (منتهی
الارب) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مُغفِرَة
شود.
الاسماء). بز کوهی ماده با بچه. مغفرة. (منتهی
الارب) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مُغفِرَة
شود.