Muil - معیل
The entry is a dictionary list for the word Muil - معیل
معیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع مص) نیازمند و درویش
گردیدن. عَیل. عَیلَة. عُیول. (از منتهی الارب)
(از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
|| حاجتمند گردانیدن کسی را و درمانده
نمودن. عَیل. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). عاجز ...
گردیدن. عَیل. عَیلَة. عُیول. (از منتهی الارب)
(از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
|| حاجتمند گردانیدن کسی را و درمانده
نمودن. عَیل. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). عاجز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) مرد بسیارعیال. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
شخصی که بسیار عیال دارد. (غیاث)
(آنندراج). مرد بسیارعیال و عیال بار. (ناظم
الاطباء). عیالومند. عیالمند. عیالوار.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
دست اقبال ار نه ...
الارب) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
شخصی که بسیار عیال دارد. (غیاث)
(آنندراج). مرد بسیارعیال و عیال بار. (ناظم
الاطباء). عیالومند. عیالمند. عیالوار.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
دست اقبال ار نه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ یْ یَ ] (ع ص) به خود رهاشده.
یله شده. (از اقرب الموارد). || کسی که
غذای او تباه گشته باشد. (از ذیل اقرب
الموارد).
یله شده. (از اقرب الموارد). || کسی که
غذای او تباه گشته باشد. (از ذیل اقرب
الموارد).
Muil - معیل other entries
Next Words