muakkal - معقل
The entry is a dictionary list for the word muakkal - معقل
معقل Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
hisar; kale; kermen; kurgan; tabya
Arapça - Türkçe sözlük
مَعْقِل
1. kurgan
Anlamı: kale
2. kermen
Anlamı: kale, germen
3. hisar
Anlamı: küçük kale, kermen, germen
4. kale
Anlamı: askerî önem taşıyan şehirlerde, geçit ve dar boğazlarda güvenliği sağlamak için yapılan kalın duvarlı, burçlu, mazgallı yapı
5. tabya
Anlamı: güçlendirilmiş istihkam
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قِ ] (ع اِ) پناه. (مهذب الاسماء)
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پناه جای.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
ملجأ و فلان معقل قومه؛ ای یلتجئون الیه.
(اقرب الموارد): و مردم شهر... با ایشان
مقاومت نتوانند کرد و ایشان ...
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پناه جای.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
ملجأ و فلان معقل قومه؛ ای یلتجئون الیه.
(اقرب الموارد): و مردم شهر... با ایشان
مقاومت نتوانند کرد و ایشان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ قْ قَ ] (ع ص) شتری که بازو و
ساقش به رسنی باهم بسته باشند، مأخوذ از
عقال. (غیاث) (آنندراج). و رجوع به تعقیل
شود.
ساقش به رسنی باهم بسته باشند، مأخوذ از
عقال. (غیاث) (آنندراج). و رجوع به تعقیل
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قِ ] (اِخ) نام رودی است به عراق
که از شهرک مفتح برگیرد. (حدود العالم).
نهری است در بصره. (ابن الاثیر ج ۷
صص ۹۸-۱۰۰). به امر عمر و به وسیله
معقل بن یسار کنده شد. ...
که از شهرک مفتح برگیرد. (حدود العالم).
نهری است در بصره. (ابن الاثیر ج ۷
صص ۹۸-۱۰۰). به امر عمر و به وسیله
معقل بن یسار کنده شد. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قِ ] (اِخ) ابن سنان بن مظهر
الاشجعی (متوفی به سال ۶۵ هـ . ق.). صحابی
و از شجاعان است. در غزوهٔ حنین و روز فتح
مکه حامل رایت قوم خویش بود. در کوفه
اقامت گزید و سپس ...
الاشجعی (متوفی به سال ۶۵ هـ . ق.). صحابی
و از شجاعان است. در غزوهٔ حنین و روز فتح
مکه حامل رایت قوم خویش بود. در کوفه
اقامت گزید و سپس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قِ ] (اِخ) ابن ضراربن حرملةبن
سنان مازنی ذبیانی معروف به شماخ (متوفی
به سال ۲۲ هـ . ق.). از شعرای مخضرمین است
و جاهلیت و اسلام را درک کرد. وی از طبقهٔ
لبید و نابغه است. در ...
سنان مازنی ذبیانی معروف به شماخ (متوفی
به سال ۲۲ هـ . ق.). از شعرای مخضرمین است
و جاهلیت و اسلام را درک کرد. وی از طبقهٔ
لبید و نابغه است. در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قِ ] (اِخ) ابن قیس ریاحی (متوفی
به سال ۴۳ هـ . ق.). سرداری شجاع و بخشنده
بود. حیات پیغمبر اکرم را درک کرد. عماربن
یا سروی را برای دادن مژدهٔ فتح شوشتر به نزد
عمر روانه کرد ...
به سال ۴۳ هـ . ق.). سرداری شجاع و بخشنده
بود. حیات پیغمبر اکرم را درک کرد. عماربن
یا سروی را برای دادن مژدهٔ فتح شوشتر به نزد
عمر روانه کرد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قِ ] (اِخ) ابن یساربن عبداللََّه مزنی
(متوفی در حدود ۶۵ هـ . ق.) صحابی است.
پیش از حدیبیه اسلام آورد و در بیعت
رضوان حضور داشت. به فرمان عمر «نهر
معقل» را در بصره حفر کرد که به ...
(متوفی در حدود ۶۵ هـ . ق.) صحابی است.
پیش از حدیبیه اسلام آورد و در بیعت
رضوان حضور داشت. به فرمان عمر «نهر
معقل» را در بصره حفر کرد که به ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَعْقِلٌ
['maʔʼqil]
n m
حِصْنٌ m abri
◊
مَعْقِلٌ حَصينٌ — un abri sûr
♦ مَعْقِلُ الحُرِّيَّةِ la citadelle de la liberté
♦ مَعْقِلُ المُقاوَمَةِ le bastion de la résistance
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مَعْقِل: حِصْن
stronghold, bastion, fortress, fort, castle, citadel
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مَعْقِلٌ
мн. مَعَاقِلُ
1) место для привязи (напр. лошади)
2) укреплённый пункт, блокгауз; крепость, твердыня
* * *
а-и=
pl. = معاقل
крепость; бастион