maazid - معاضد
The entry is a dictionary list for the word maazid - معاضد
معاضد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ضِ ] (ع اِ) جِ مِعضَد بهمعنی
بازوبند. (آنندراج). جِ معضد. (ناظم الاطباء)
(يادداشت به خط مرحوم دهخدا):
وللاناث مالهن من المداری والأکاليل و
الاسوره... و المعاضد. (الجماهر ص22).
و رجوع به معضد شود.
بازوبند. (آنندراج). جِ معضد. (ناظم الاطباء)
(يادداشت به خط مرحوم دهخدا):
وللاناث مالهن من المداری والأکاليل و
الاسوره... و المعاضد. (الجماهر ص22).
و رجوع به معضد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ضِ ] (ع ص) ياری نماينده.
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). ياریکننده و دستگير و معاون و
مددگار و همبازو. (ناظم الاطباء). دستيار.
يار. معين. ناصر. (يادداشت به خط مرحوم
دهخدا): سروران ايشان به خليفه نوشتند
که ما بندگان آل سلجوق... ...
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). ياریکننده و دستگير و معاون و
مددگار و همبازو. (ناظم الاطباء). دستيار.
يار. معين. ناصر. (يادداشت به خط مرحوم
دهخدا): سروران ايشان به خليفه نوشتند
که ما بندگان آل سلجوق... ...