mutri - مطرف
The entry is a dictionary list for the word mutri - مطرف
مطرف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رِ ] (ع ص) مال نو. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). مال مطرف؛ مال نو.
(مهذب الاسماء).
الارب) (ناظم الاطباء). مال مطرف؛ مال نو.
(مهذب الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَ / مِ رَ ] (ع اِ) چادر خز
چهارگوشهٔ نگارين. ج، مطارف. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چادر علم و
غيره. (غياث). گليم خز با علم. (السامی،
يادداشت به خط مرحوم دهخدا). گليم خز به
علم. ج، مطارف. (مهذب الاسماء).
چهارگوشهٔ نگارين. ...
چهارگوشهٔ نگارين. ج، مطارف. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چادر علم و
غيره. (غياث). گليم خز با علم. (السامی،
يادداشت به خط مرحوم دهخدا). گليم خز به
علم. ج، مطارف. (مهذب الاسماء).
چهارگوشهٔ نگارين. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ طَرْ رَ ] (ع ص) اسبی که سر و دم
او سپيد باشد يا سياه و ديگر اعضاء به رنگ
ديگر. (غياث). اسبی که سر و دم او سياه يا
سپيد باشد مخالف سائر اعضای آن. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ...
او سپيد باشد يا سياه و ديگر اعضاء به رنگ
ديگر. (غياث). اسبی که سر و دم او سياه يا
سپيد باشد مخالف سائر اعضای آن. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ طَرْ رِ ] (ع ص) آن که بر اطراف
لشکر زند. (منتهی الارب) (آنندراج). آن که بر
اطراف لشکر زند و بر کنارها جنگ کند.
(ناظم الاطباء).
لشکر زند. (منتهی الارب) (آنندراج). آن که بر
اطراف لشکر زند و بر کنارها جنگ کند.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ طَرْ رَ ] (اِخ) ابن عيسیبن
لبيببن محمدبن مطرف غسانی بيری مکنی
به ابوالقاسم. از قضات و ادباء و مورخين
اندلس است. اصل وی از بيره است که در
غرناطه اقامت گزيد. ابتدا والی قضاء آنجا شد
پس عزل گرديد و در قرطبه ...
لبيببن محمدبن مطرف غسانی بيری مکنی
به ابوالقاسم. از قضات و ادباء و مورخين
اندلس است. اصل وی از بيره است که در
غرناطه اقامت گزيد. ابتدا والی قضاء آنجا شد
پس عزل گرديد و در قرطبه ...