musaffat - مصفات
The entry is a dictionary list for the word musaffat - مصفات
مصفات Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ع اِ) راووق. مصفاه. مبزل.
مبزله. صافی. پالونه. پالاون. ج، مصافی.
(يادداشت مؤلف). آنچه به آن چيزی صاف
کنند و بپالايند. (غياث). و رجوع به مصافاه و
پالونه شود. || کفگير. || (اصطلاح
پزشکی) عظم مصفات۱، آن را غربالی ...
مبزله. صافی. پالونه. پالاون. ج، مصافی.
(يادداشت مؤلف). آنچه به آن چيزی صاف
کنند و بپالايند. (غياث). و رجوع به مصافاه و
پالونه شود. || کفگير. || (اصطلاح
پزشکی) عظم مصفات۱، آن را غربالی ...