mişver - مشور
The entry is a dictionary list for the word mişver - مشور
مشور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِشْ وَ ] (ع اِ) آلت انگبين گرفتن.
مشوار مثله. (آنندراج). آلتی که بدان انگبين
چينند. ج، مشاور. (ناظم الاطباء). مشوار.
آنچه بدان عسل گيرند و آن چوبی است که
عسلگير با خود دارد. ج، مشاور. (از اقرب
الموارد). و رجوع به مشوار ...
مشوار مثله. (آنندراج). آلتی که بدان انگبين
چينند. ج، مشاور. (ناظم الاطباء). مشوار.
آنچه بدان عسل گيرند و آن چوبی است که
عسلگير با خود دارد. ج، مشاور. (از اقرب
الموارد). و رجوع به مشوار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) چيز آراسته. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چيز آراسته
و مزين. || انگبين چيدهشده و از کندو
درآوردهشده. (ناظم الاطباء).
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چيز آراسته
و مزين. || انگبين چيدهشده و از کندو
درآوردهشده. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ شَوْ وَ ] (ع ص) خجلتزده.
شرمگين: و خدایتعالی عذاب از ايشان
برداشت. او ندانست که ايشان ايمان آوردهاند
چون بشنيد مشور شد از آن و از خجالت با
ميان قوم نشد. (تفسير ابوالفتوح). و
رجوع به تشوير شود. || ثوب ...
شرمگين: و خدایتعالی عذاب از ايشان
برداشت. او ندانست که ايشان ايمان آوردهاند
چون بشنيد مشور شد از آن و از خجالت با
ميان قوم نشد. (تفسير ابوالفتوح). و
رجوع به تشوير شود. || ثوب ...