meşcüc - مشجوج
The entry is a dictionary list for the word meşcüc - مشجوج
مشجوج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) شکستهسر. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج):
مشجوجالرأس؛ که در جبينش اثر جراحت
باشد. (از اقرب الموارد). || وتد مشجوج؛
ميخ شکستهسر. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و به هر دو
معنی رجوع به شجيج شود.
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج):
مشجوجالرأس؛ که در جبينش اثر جراحت
باشد. (از اقرب الموارد). || وتد مشجوج؛
ميخ شکستهسر. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و به هر دو
معنی رجوع به شجيج شود.