mesude - مسوده
The entry is a dictionary list for the word mesude - مسوده
مسوده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَسْ وَ دَ ] (ع ص) آب که بر آن
زردی باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). آبی
که بر روی آن زردی باشد: ماء مسوده. (ناظم
الاطباء).
زردی باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). آبی
که بر روی آن زردی باشد: ماء مسوده. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُسْ وِ دَ ] (ع ص) تأنيث مسود.
زنی که بچهٔ سياه زايد. (ناظم الاطباء).
زنی که بچهٔ سياه زايد. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَوْ وَ دَ ] (ع ص، اِ) تأنيث
مسود. ج، مسودات. آنچه اول نوشته و سپس
از روی آن بطور دقت و صفا و خوبی نويسند.
(ناظم الاطباء) (آنندراج). مُسوَدّه. مسودَّه.
مسوَّده. سواد. پيشنويس، مقابل پاکنويس،
مقابل بياض، مقابل مُبيضه. || ...
مسود. ج، مسودات. آنچه اول نوشته و سپس
از روی آن بطور دقت و صفا و خوبی نويسند.
(ناظم الاطباء) (آنندراج). مُسوَدّه. مسودَّه.
مسوَّده. سواد. پيشنويس، مقابل پاکنويس،
مقابل بياض، مقابل مُبيضه. || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُسْ وَدْ دَ ] (ع ص، اِ) تأنيث مسودّ.
ج، مسودات. مجازاً بهمعنی نوشته و آنچه اول
سرسری نوشته باشند تا بار ديگر آن را به
دقت و صفا و خوبی نويسند. (ناظم الاطباء)
(آنندراج). سواد، مقابل بياض. آنچه اول به
قصد مراجعه ...
ج، مسودات. مجازاً بهمعنی نوشته و آنچه اول
سرسری نوشته باشند تا بار ديگر آن را به
دقت و صفا و خوبی نويسند. (ناظم الاطباء)
(آنندراج). سواد، مقابل بياض. آنچه اول به
قصد مراجعه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَوْ وِ دَ ] (اِخ) بنیعباس را
گويند چرا که شعار آنها سياه بود و لباس سياه
میپوشيدند. (ناظم الاطباء). عباسيان که
جامهٔ سياه پوشيدندی، ضد مُبيّضه يا اصحاب
مقنع که جامهٔ سپيد در بر کردندی. (يادداشت
مرحوم دهخدا). سياهجامگان. عباسيان، ضد
سپيدجامگان. عباسيون. ...
گويند چرا که شعار آنها سياه بود و لباس سياه
میپوشيدند. (ناظم الاطباء). عباسيان که
جامهٔ سياه پوشيدندی، ضد مُبيّضه يا اصحاب
مقنع که جامهٔ سپيد در بر کردندی. (يادداشت
مرحوم دهخدا). سياهجامگان. عباسيان، ضد
سپيدجامگان. عباسيون. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُسْ وَدْ دَ ] (ع ص، اِ) مسوده.
رجوع به مسوده شود. || پيشنويس و
سواد دستورالعمل: فرموديم تا در تمامت
ممالک باسقاق و ملک هر شهری قضات آنجا
حاضر گردانند و حجتی در اين باب به موجبی
که مسودهٔ آن کرده ...
رجوع به مسوده شود. || پيشنويس و
سواد دستورالعمل: فرموديم تا در تمامت
ممالک باسقاق و ملک هر شهری قضات آنجا
حاضر گردانند و حجتی در اين باب به موجبی
که مسودهٔ آن کرده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ سَ وَّ دِ) [ ع . مسودة ] (اِمف .) 1 - پیش نویس ، نوشته ای که بعداً اصلاح و
پاکنویس شود، چرک نویس . 2 - سیاه کرده شده . 3 - نمونه ای که چاپخانه از مطالب
چیده شده دهد تا تصحیح و برگردانده شود.
پاکنویس شود، چرک نویس . 2 - سیاه کرده شده . 3 - نمونه ای که چاپخانه از مطالب
چیده شده دهد تا تصحیح و برگردانده شود.
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
brudnopis; chwila; drobiazgowy; drobny; minuta; nieznaczny; projekt; protokół; rysunek; szczegółowy; szkic; szkicować; weksel; zaciąg; zarys