müshın - مسخن
The entry is a dictionary list for the word müshın - مسخن
مسخن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
اسخان. گرم کننده. (از اقرب الموارد). رجوع
به اسخان و مُسَخِّن شود. || شخص پرجنب
و جوش در سخن و حرکات خویش و آن
لغتی است شامی. ...
اسخان. گرم کننده. (از اقرب الموارد). رجوع
به اسخان و مُسَخِّن شود. || شخص پرجنب
و جوش در سخن و حرکات خویش و آن
لغتی است شامی. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
اسخان. گرم شده. (از منتهی الارب). رجوع به
اسخان و مُسخَّن شود.
اسخان. گرم شده. (از منتهی الارب). رجوع به
اسخان و مُسخَّن شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَ خْ خِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
تسخین. گرم کننده. (از اقرب الموارد). گرم کن.
تسخین کننده. || داروی گرم. (ناظم
الاطباء). || هر چیز که حرارت بدن را زیاد
کند. ...
تسخین. گرم کننده. (از اقرب الموارد). گرم کن.
تسخین کننده. || داروی گرم. (ناظم
الاطباء). || هر چیز که حرارت بدن را زیاد
کند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَ خْ خَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
تسخین. گرم کرده. گرم شده. (از اقرب
الموارد). رجوع به تسخین شود. || آنچه بر
آتش گرم کرده باشند. (از اقرب الموارد).
|| ماء ...
تسخین. گرم کرده. گرم شده. (از اقرب
الموارد). رجوع به تسخین شود. || آنچه بر
آتش گرم کرده باشند. (از اقرب الموارد).
|| ماء ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مُسَخِّنٌ
мн. مُسَخِّنَاتٌ
нагревательный прибор; электрическая плитка