müsebbig - مسبغ
The entry is a dictionary list for the word müsebbig - مسبغ
مسبغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ بِ ] (ع ص) نعت فاعلی از مصدر
اسباغ. رجوع به اسباغ شود. || آنکه بر وی
زره فراخ باشد. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). || خداوند تبارک و تعالی که
نعمت ...
اسباغ. رجوع به اسباغ شود. || آنکه بر وی
زره فراخ باشد. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). || خداوند تبارک و تعالی که
نعمت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ بَ ] (ع ص) نعت مفعولی از مصدر
اسباغ. رجوع به اسباغ شود. || (در
اصطلاح عروض) چون به جزوی که در آخر
آن سببی باشد الفی درافزایند آن را مسبغ
گویند یعنی تمام کرده، و ...
اسباغ. رجوع به اسباغ شود. || (در
اصطلاح عروض) چون به جزوی که در آخر
آن سببی باشد الفی درافزایند آن را مسبغ
گویند یعنی تمام کرده، و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَ بْ بِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
مصدر تسبیغ. رجوع به تسبیغ شود.
|| شترماده که بچهٔ قریب زادن را افکنده
باشد. (منتهی الارب). بارداری که بچهٔ خود را
افکنده باشد در حالی که ...
مصدر تسبیغ. رجوع به تسبیغ شود.
|| شترماده که بچهٔ قریب زادن را افکنده
باشد. (منتهی الارب). بارداری که بچهٔ خود را
افکنده باشد در حالی که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَ بْ بَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
مصدر تسبیغ. رجوع به تسبیغ شود.
|| نوزادی که پس از دمیدن روح، مادرش
او را سقط کرده باشد. (از ذیل اقرب الموارد).
|| ...
مصدر تسبیغ. رجوع به تسبیغ شود.
|| نوزادی که پس از دمیدن روح، مادرش
او را سقط کرده باشد. (از ذیل اقرب الموارد).
|| ...