müzca - مزجی
The entry is a dictionary list for the word müzca - مزجی
مزجی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ جی ی / ی ] (ع ص نسبی)
آمیغی.
- ترکیب مزجی؛ آن است که دو کلمه را که
هریک معنی جداگانه دارند با یکدیگر ترکیب
کنند و نام یک شخص نهند چون «معدی
کرب» که ...
آمیغی.
- ترکیب مزجی؛ آن است که دو کلمه را که
هریک معنی جداگانه دارند با یکدیگر ترکیب
کنند و نام یک شخص نهند چون «معدی
کرب» که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جا ] (ع ص) چیز اندک. مؤنث
آن مزجات است. (منتهی الارب) (آنندراج).
هرچیز اندک و بی قدر. (ناظم الاطباء).
آن مزجات است. (منتهی الارب) (آنندراج).
هرچیز اندک و بی قدر. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ زَجْ جا ] (ع ص) رجل مزجی؛
مردی که خویشتن را به گروهی چسباند که از
ایشان نبود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(اقرب الموارد). و مزلَّج. (اقرب الموارد). و
رجوع به مزلج شود.
مردی که خویشتن را به گروهی چسباند که از
ایشان نبود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(اقرب الموارد). و مزلَّج. (اقرب الموارد). و
رجوع به مزلج شود.