murid - مرید
The entry is a dictionary list for the word murid - مرید
مرید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص، اِ) سرکش و درگذرنده.
(منتهی الارب). خبیث و متمرد و شریر. (از
اقرب الموارد). متمرد و سرکش و بیرون
رونده از فرمان خدای تعالی و رانده شده.
(غیاث). گردنکش. (زمخشری). دیوستنبه.
(السامی). طاغی. عاصی. الود. ج، مُرَداء.
(منتهی ...
(منتهی الارب). خبیث و متمرد و شریر. (از
اقرب الموارد). متمرد و سرکش و بیرون
رونده از فرمان خدای تعالی و رانده شده.
(غیاث). گردنکش. (زمخشری). دیوستنبه.
(السامی). طاغی. عاصی. الود. ج، مُرَداء.
(منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ رْ ری ] (ع ص) سخت ستنبه و
سرکش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
سرکش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص، اِ) نعت فاعلی از مصدر
ارادة. رجوع به ارادة شود. || اراده کننده.
(غیاث). خواهنده. (آنندراج). صاحب اراده.
|| نزد اهل تصوف به دو معنی آید. یکی
به معنی محب ...
ارادة. رجوع به ارادة شود. || اراده کننده.
(غیاث). خواهنده. (آنندراج). صاحب اراده.
|| نزد اهل تصوف به دو معنی آید. یکی
به معنی محب ...