muhayyim - مخیم
The entry is a dictionary list for the word muhayyim - مخیم
مخیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ خْ یَ ] (ع اِ) گردآورده شدن
دروده های کشت. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (از محیط المحیط). آنچه از
کشتهای دروده جمع آوری کنند.
(ناظم الاطباء).
دروده های کشت. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (از محیط المحیط). آنچه از
کشتهای دروده جمع آوری کنند.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خْ یَ ] (ع اِ) جای بر پا کردن خیمه.
(آنندراج) (از غیاث) (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). جائی که در آن اقامت کنند.
(ناظم الاطباء). رجوع به اخیام شود.
(آنندراج) (از غیاث) (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). جائی که در آن اقامت کنند.
(ناظم الاطباء). رجوع به اخیام شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) کسی که چادر می زند و
خیمه برپا می کند. (ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
خیمه برپا می کند. (ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خَ یْ یَ ] (ع اِ) جای ایستاده کردن
خیمه. (آنندراج) (غیاث) (از اقرب الموارد).
اردو و خیمه گاه و لشکرگاه.
(ناظم الاطباء):
خیمه. (آنندراج) (غیاث) (از اقرب الموارد).
اردو و خیمه گاه و لشکرگاه.
(ناظم الاطباء):
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خَ یْ یِ ] (ع ص) آنکه چادر
می زند و خیمه برپا می کند. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). || آنکه در چادر می آید.
|| آنکه مقیم می گردد در جائی.
(ناظم ...
می زند و خیمه برپا می کند. (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). || آنکه در چادر می آید.
|| آنکه مقیم می گردد در جائی.
(ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ خَ یَّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جایی که در آن خیمه زنند، خیمه گاه . 2 - اردوگاه ،
معسکر.
معسکر.