lefüt - لفوت
The entry is a dictionary list for the word lefüt - لفوت
لفوت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) درن میگوید که لپوت یا
لفوت نام قسمتی از البرز است در موضعی که
جاده ای کوهستانی از بارفروش به تنگ
واشی یا سوواشی بدان میگذرد. و معتقد است
که آن همان لبوس یا لبوتس قدماست ...
لفوت نام قسمتی از البرز است در موضعی که
جاده ای کوهستانی از بارفروش به تنگ
واشی یا سوواشی بدان میگذرد. و معتقد است
که آن همان لبوس یا لبوتس قدماست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان مرکزی
بخش آستانهٔ شهرستان لاهیجان، واقع در
ده هزارگزی شمال آستانه و هشت هزارگزی
شمال پل سفیدرود. جلگه، معتدل، مرطوب و
مالاریائی و دارای ۸۱۷ تن سکنه. آب آن از
نهر روشن منشعب از سفیدرود ...
بخش آستانهٔ شهرستان لاهیجان، واقع در
ده هزارگزی شمال آستانه و هشت هزارگزی
شمال پل سفیدرود. جلگه، معتدل، مرطوب و
مالاریائی و دارای ۸۱۷ تن سکنه. آب آن از
نهر روشن منشعب از سفیدرود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (ع ص) آن زن که فرزند دارد از
شوهر پیشین. (مهذب الاسماء). زنی که از
شوی دیگر بچه دارد. || مرد گول بدخوی.
|| ناقه که وقت دوشیدن بانگ و بی آرامی ...
شوهر پیشین. (مهذب الاسماء). زنی که از
شوی دیگر بچه دارد. || مرد گول بدخوی.
|| ناقه که وقت دوشیدن بانگ و بی آرامی ...