lamahalle - لامحاله
The entry is a dictionary list for the word lamahalle - لامحاله
لامحاله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ لَ ] (ع ق مرکب) به معنی نه
تدبیر و چاره. ناچار. ناچاره. بناچار. لاجرم.
ناگزیر. لابداً. لابُد. (مجدالدین). هرآینه. باری.
(در تداول عامه) اقلا. صاحب غیاث اللغات
آرد: معنی این لفظ این است که نیست
بازگردیدن و در اصل ...
تدبیر و چاره. ناچار. ناچاره. بناچار. لاجرم.
ناگزیر. لابداً. لابُد. (مجدالدین). هرآینه. باری.
(در تداول عامه) اقلا. صاحب غیاث اللغات
آرد: معنی این لفظ این است که نیست
بازگردیدن و در اصل ...