kutu - قطوع
The entry is a dictionary list for the word kutu - قطوع
قطوع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع ص) ناقة قطوع؛ ناقه ای که
شیرش زود سپری گردد. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). || بُرنده :
صحبتی باشد چو شمشیر قطوع
همچو وی در بوستان و در
زروع.مولوی.
شیرش زود سپری گردد. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). || بُرنده :
صحبتی باشد چو شمشیر قطوع
همچو وی در بوستان و در
زروع.مولوی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع مص) گذشتن و عبور کردن.
(اقرب الموارد) (منتهی الارب): قطع النهر
قطعاً و قطوعاً؛ عبره. (اقرب الموارد). رجوع
به قَطْع شود. || بریده و سپری شدن و منقطع
گشتن، یا کم شدن. (اقرب ...
(اقرب الموارد) (منتهی الارب): قطع النهر
قطعاً و قطوعاً؛ عبره. (اقرب الموارد). رجوع
به قَطْع شود. || بریده و سپری شدن و منقطع
گشتن، یا کم شدن. (اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع اِ) جِ قِطْع. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب). رجوع به قِطع شود.
|| (اصطلاح هندسه) مجموع نقاط حقیقی یا
موهومی صفحه ای که مختصاتشان نسبت به
دو محور واقع در همان صفحه در معادلهٔ
درجهٔ دوم ...
(منتهی الارب). رجوع به قِطع شود.
|| (اصطلاح هندسه) مجموع نقاط حقیقی یا
موهومی صفحه ای که مختصاتشان نسبت به
دو محور واقع در همان صفحه در معادلهٔ
درجهٔ دوم ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
قَطُوعٌ
мн. قَوَاطِيعُ
перегородка
II
قُطُوعٌ
бедствие, несчастье, опасность
kutu - قطوع other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.