kuseyra - قصیری
The entry is a dictionary list for the word kuseyra - قصیری
قصیری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ صَ را ] (ع اِ) نوعی است از
اژدها. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
|| استخوان پهلو نزدیک تهیگاه یا نزدیک
چنبر گردن. (منتهی الارب). هما قصیریان.
|| زیرین استخوان پهلو، یا آخر ضلع ...
اژدها. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
|| استخوان پهلو نزدیک تهیگاه یا نزدیک
چنبر گردن. (منتهی الارب). هما قصیریان.
|| زیرین استخوان پهلو، یا آخر ضلع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ صَ ] (ص نسبی) نسبت است
به قصیر و قصیر عطیة. (الحلل السندسیة ج ۲
ص ۳۷). رجوع به قصیر و قصیر عطیة شود.
به قصیر و قصیر عطیة. (الحلل السندسیة ج ۲
ص ۳۷). رجوع به قصیر و قصیر عطیة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ صَ ] (اِخ) سعیدبن عیسی بن
احمدبن لب رعینی، مکنی به ابوعثمان و
معروف به اصغر و قصیری. در قصیر عطیة به
سال ۳۸۱ هـ . ق. متولد شد و به سال ۳۹۹ برای
کسب دانش به قرطبه ...
احمدبن لب رعینی، مکنی به ابوعثمان و
معروف به اصغر و قصیری. در قصیر عطیة به
سال ۳۸۱ هـ . ق. متولد شد و به سال ۳۹۹ برای
کسب دانش به قرطبه ...