kusra - قصری
The entry is a dictionary list for the word kusra - قصری
قصری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
lazımlık
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ری ی ] (ع اِ) دانه ای که در
خوشه و کفه بماند بعدِ کوفتن. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد).
خوشه و کفه بماند بعدِ کوفتن. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ را ] (ع اِ) آنچه باقی بماند در
غربال بعدِ بیختن. || اسپست که به نخستین
کوفتن برآید. || پوست بالای دانه. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قُصْری ََ
شود.
غربال بعدِ بیختن. || اسپست که به نخستین
کوفتن برآید. || پوست بالای دانه. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قُصْری ََ
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ صَ را ] (ع اِ) نوعی از افعی.
(اقرب الموارد). نوعی از اژدر. (منتهی
الارب). رجوع به قَصری ََ شود.
(اقرب الموارد). نوعی از اژدر. (منتهی
الارب). رجوع به قَصری ََ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ را ] (ع اِ) قِصْری ََ است در همهٔ
معانی آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
رجوع به قِصْری ََ شود. || نوعی از اژدر.
(منتهی الارب). ضرب من الافاعی. (اقرب
الموارد). || آخرالامر. ...
معانی آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
رجوع به قِصْری ََ شود. || نوعی از اژدر.
(منتهی الارب). ضرب من الافاعی. (اقرب
الموارد). || آخرالامر. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ری ی ] (ع ص) خاص. در برابر
عُمّیّ به معنی عام. (اقرب الموارد).
عُمّیّ به معنی عام. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ص نسبی) نسبت است به
قصر عبدالجبار در نیشابور، و دانشمندانی
بدان منسوبند. (لباب الانساب). || نسبت
است به قصراللصوص که بدان کِنْگَوَر نیز
گویند و نزدیک استرآباد واقع است. (از
لباب الانساب). ...
قصر عبدالجبار در نیشابور، و دانشمندانی
بدان منسوبند. (لباب الانساب). || نسبت
است به قصراللصوص که بدان کِنْگَوَر نیز
گویند و نزدیک استرآباد واقع است. (از
لباب الانساب). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) احمدبن محمد. از
محدثانی است که به قصر ابن هبیره منسوب
است. (لباب الانساب).
محدثانی است که به قصر ابن هبیره منسوب
است. (لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) رافع بن عبداللََّه، مکنی به
ابویوسف. از محدثان است. وی از یوسف بن
موسی مرورودی در قصر احنف حدیث
شنیده. (معجم البلدان).
ابویوسف. از محدثان است. وی از یوسف بن
موسی مرورودی در قصر احنف حدیث
شنیده. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) عبدالخالق بن محمدبن
مبارک هاشمی کوفی. از محدثان است. وی
به سال ۵۱۳ هـ . ق. متولد شد و قاضی عمربن
علی قرشی از او حدیث شنید. وفات او به
سال ۵۸۹ هـ . ق. ...
مبارک هاشمی کوفی. از محدثان است. وی
به سال ۵۱۳ هـ . ق. متولد شد و قاضی عمربن
علی قرشی از او حدیث شنید. وفات او به
سال ۵۸۹ هـ . ق. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) عبدالعزیزبن بدر
ولاشجردی. قاضی و محدث منسوب به
قصراللصوص است. وی در حدود سال ۵۴۰
هـ . ق. وفات یافت. (لباب الانساب).
ولاشجردی. قاضی و محدث منسوب به
قصراللصوص است. وی در حدود سال ۵۴۰
هـ . ق. وفات یافت. (لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) عبداللََّه بن علی بن سعید
قیسرانی، مکنی به ابومحمد. از فقیهان است.
وی در مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد نزد ابوالحسن
کیاهراسی فقه را فراگرفت و از ابوالقاسم بن
بیان و دیگران حدیث شنید و به دمشق رفت و
مجلس ...
قیسرانی، مکنی به ابومحمد. از فقیهان است.
وی در مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد نزد ابوالحسن
کیاهراسی فقه را فراگرفت و از ابوالقاسم بن
بیان و دیگران حدیث شنید و به دمشق رفت و
مجلس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) عبیداللََّه بن محمدبن
ابی بردة معتزلی، مکنی به ابومحمد. قاضی
فارس است. او راست کتابی در تأیید سیبویه
پیرامون آنچه مبرد در کتاب غلطه آورده
است. و کتابی در اعجاز قرآن. (معجم
البلدان).
ابی بردة معتزلی، مکنی به ابومحمد. قاضی
فارس است. او راست کتابی در تأیید سیبویه
پیرامون آنچه مبرد در کتاب غلطه آورده
است. و کتابی در اعجاز قرآن. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) علی بن محمد قصری. از
راویان است. وی به قصر ابن هبیره منسوب
است. (لباب الانساب).
راویان است. وی به قصر ابن هبیره منسوب
است. (لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) محمدبن شعیب صالح
نیشابوری، مکنی به ابوعبداللََّه. از محدثان
است. وی از قتیبةبن سعید و اسحاق بن
راهویه حدیث شنیده و علی بن عیسی و
محمدبن ابراهیم هاشمی از او حدیث نقل
کنند. وی به قصر ...
نیشابوری، مکنی به ابوعبداللََّه. از محدثان
است. وی از قتیبةبن سعید و اسحاق بن
راهویه حدیث شنیده و علی بن عیسی و
محمدبن ابراهیم هاشمی از او حدیث نقل
کنند. وی به قصر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) محمدبن محمد، برادر
علی بن محمد قصری. از محدثانی است که به
قصر ابن هبیرة منسوب است. (لباب
الانساب).
علی بن محمد قصری. از محدثانی است که به
قصر ابن هبیرة منسوب است. (لباب
الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) محمدبن یحیی بن فتح بن
معاویةبن صالح بزاز سمرقندی، مکنی به
ابوبکر. از محدثانی است که به قصر رافع بن
لیث منسوب است. (لباب الانساب).
معاویةبن صالح بزاز سمرقندی، مکنی به
ابوبکر. از محدثانی است که به قصر رافع بن
لیث منسوب است. (لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) نُشْبةبن حندج بن
حسین بن عبداللََّه بن خالدبن یزیدبن صالح. از
محدثان است. امام رازی از وی روایت کرده
و ابوالحسین رازی از وی حدیث نوشته و
گوید او به سال ۳۵۰ هـ . ق. وفات کرد. ...
حسین بن عبداللََّه بن خالدبن یزیدبن صالح. از
محدثان است. امام رازی از وی روایت کرده
و ابوالحسین رازی از وی حدیث نوشته و
گوید او به سال ۳۵۰ هـ . ق. وفات کرد. ...