kurdumani - قردمانی
The entry is a dictionary list for the word kurdumani - قردمانی
قردمانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ دَ نی ی ] (معرب، اِ) قبای آژدهٔ
بخیه آکنده به جهت جنگ. || یا سازی است
که اکاسره در خزاین ذخیره ساختندی.
|| زره سطبر شبیه جامهٔ کردوانی... (منتهی
الارب). معرب است. (اقرب ...
بخیه آکنده به جهت جنگ. || یا سازی است
که اکاسره در خزاین ذخیره ساختندی.
|| زره سطبر شبیه جامهٔ کردوانی... (منتهی
الارب). معرب است. (اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ دَ نی ی ] (معرب، اِ) گیاهی
است شبیه بابونه متفرق شاخ کم برگ که کرویا
نامندش، یا کرویای براست. معرب قردامون
لغت یونانی است یا رومی. (منتهی الارب). و
رجوع به قردمانة و قردمانا شود.
است شبیه بابونه متفرق شاخ کم برگ که کرویا
نامندش، یا کرویای براست. معرب قردامون
لغت یونانی است یا رومی. (منتهی الارب). و
رجوع به قردمانة و قردمانا شود.