fagga - فقاع
The entry is a dictionary list for the word fagga - فقاع
فقاع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ قْ قا ] (ع ص) سخت پلید. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). || ضراط. (از
اقرب الموارد).
الارب) (از اقرب الموارد). || ضراط. (از
اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فُ ] (معرب، اِ) معرب فوگان.
(یادداشت مؤلف). شرابی که از جو و مویز و
جز آن گیرند. آبجو. (فرهنگ فارسی معین).
مویز آب. بوزا. بزا. بوزه. (یادداشت مؤلف).
شراب خام که از جو و مویز و جز آن سازند.
(منتهی الارب). فقاع از ...
(یادداشت مؤلف). شرابی که از جو و مویز و
جز آن گیرند. آبجو. (فرهنگ فارسی معین).
مویز آب. بوزا. بزا. بوزه. (یادداشت مؤلف).
شراب خام که از جو و مویز و جز آن سازند.
(منتهی الارب). فقاع از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(فُ قّ) [ ع . ] (اِ.) معربِ فوگان . شرابی که از جو یا مویز یا برنج گرفته شود.