fereci - فرجی
The entry is a dictionary list for the word fereci - فرجی
فرجی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ رَ ] (اِ) نوعی از قبای بی بند گشاد
و در پیش آن بعضی تکمه افزایند و بیشتر بر
فراز جامه پوشند. (آنندراج). بغلتاق. بغلطاق.
بغطاق. (یادداشت به خط مؤلف): هفت
فرجی آوردند. (تاریخ بیهقی).
صوفیی بدرید جبه در حرج ...
و در پیش آن بعضی تکمه افزایند و بیشتر بر
فراز جامه پوشند. (آنندراج). بغلتاق. بغلطاق.
بغطاق. (یادداشت به خط مؤلف): هفت
فرجی آوردند. (تاریخ بیهقی).
صوفیی بدرید جبه در حرج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ رَ ] (اِخ) عبداللََّه بن ابراهیم بن
علی بن محمد فقیه، مکنی به ابوبکر. از مردم
قریهٔ فرج و شیخی صالح و پارسا بود. وی از
ابوطالب حمزةبن حسین حدیث شنید.
ابوالقاسم هبةاللََّه بن عبدالوارث شیرازی از او
روایت کند. ...
علی بن محمد فقیه، مکنی به ابوبکر. از مردم
قریهٔ فرج و شیخی صالح و پارسا بود. وی از
ابوطالب حمزةبن حسین حدیث شنید.
ابوالقاسم هبةاللََّه بن عبدالوارث شیرازی از او
روایت کند. ...