gavra - غوری
The entry is a dictionary list for the word gavra - غوری
غوری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) آوندی از چینی یا جز آن که لوله
دارد و در آن چای و امثال آن را دم کرده
بنوشند. قوری. (ناظم الاطباء). رجوع به
قوری شود.
دارد و در آن چای و امثال آن را دم کرده
بنوشند. قوری. (ناظم الاطباء). رجوع به
قوری شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ را ] (ع اِ) تک هر چیزی. (منتهی
الارب). قعر هر چیز. (از اقرب الموارد).
الارب). قعر هر چیز. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (ص نسبی) منسوب به غور که
بلادی است در کوههایی قریب هرات. (از
انساب سمعانی). ساکن غور. اهل غور.
رجوع به غور. (اِخ) شود: امیر، دانشمندی
را به رسولی آنجا فرستاد با دو مرد غوری.
(تاریخ بیهقی ...
بلادی است در کوههایی قریب هرات. (از
انساب سمعانی). ساکن غور. اهل غور.
رجوع به غور. (اِخ) شود: امیر، دانشمندی
را به رسولی آنجا فرستاد با دو مرد غوری.
(تاریخ بیهقی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) مکنی به ابوجعفر. وی از جانب
عمرواللیث به حکومت مرو گماشته شده بود.
رجوع به احوال و اشعار رودکی تألیف سعید
نفیسی ج ۱ ص ۳۹۶ شود.
عمرواللیث به حکومت مرو گماشته شده بود.
رجوع به احوال و اشعار رودکی تألیف سعید
نفیسی ج ۱ ص ۳۹۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
حومهٔ مشکان بخش نی ریز شهرستان فسا که
در ۴۸هزارگزی خاوری نی ریز، کنار راه
فرعی حسن آباد به چاهک قرار دارد. جلگه و
معتدل است. سکنهٔ آن ۲۴۹ تن که
فارسی ...
حومهٔ مشکان بخش نی ریز شهرستان فسا که
در ۴۸هزارگزی خاوری نی ریز، کنار راه
فرعی حسن آباد به چاهک قرار دارد. جلگه و
معتدل است. سکنهٔ آن ۲۴۹ تن که
فارسی ...