ganiçe - غنجه
The entry is a dictionary list for the word ganiçe - غنجه
غنجه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ جَ / جِ ] (اِ) جمع کردن و گردآوری
نمودن، و به همین معنی به فتح اول بنظر آمده
است. (برهان قاطع). رجوع به غنچه شود.
|| سرشتن. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء).
|| ...
نمودن، و به همین معنی به فتح اول بنظر آمده
است. (برهان قاطع). رجوع به غنچه شود.
|| سرشتن. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء).
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ جَ / جِ ] (اِ) بمعنی غُنجه و غنچه
است. رجوع به همین کلمه ها شود:
دلش گرچه در حال از او رنجه شد
دوا کرد و خوشبوی چون غنجه شد.
سعدی (بوستان).
|| جمع کردن ...
است. رجوع به همین کلمه ها شود:
دلش گرچه در حال از او رنجه شد
دوا کرد و خوشبوی چون غنجه شد.
سعدی (بوستان).
|| جمع کردن ...