ılaf - علاف
The entry is a dictionary list for the word ılaf - علاف
علاف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ ] (اِخ) ابن طواریابن حلوان بن
عمرو، از قضاعة. و رحلهای (پالان ها) علافیة
بدو منسوب است، زیرا او اولین کسی است که
آنها را بساخت. (منتهی الارب).
عمرو، از قضاعة. و رحلهای (پالان ها) علافیة
بدو منسوب است، زیرا او اولین کسی است که
آنها را بساخت. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لْ لا ] (ع ص) علف فروش.
(اقرب الموارد). || کسی که جو و گندم و کاه
و هیزم و یونجه و علف میفروشد. (ناظم
الاطباء).
(اقرب الموارد). || کسی که جو و گندم و کاه
و هیزم و یونجه و علف میفروشد. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عَ لّ) [ ع . ] (اِ. ص .) 1 - علوفه فروش . 2 - برنج فروش . 3 - (عا.) بیکار، باطل
.
.