taraftar - طرفدار
The entry is a dictionary list for the word taraftar - طرفدار
طرفدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ رَ ] (نف مرکب، اِ مرکب) کنایه
از پادشاهان است. (برهان). پادشاه
عظیم الشأن. (غیاث اللغات) (آنندراج). و
طرفدار عالم چهار بودند: اول کیومرث، دوم
کیقباد، سوم کیکاوس، چهارم کیخسرو.
(آنندراج). || حاکم. (آنندراج). حکام.
(برهان). حاکم سرحدنشین. ...
از پادشاهان است. (برهان). پادشاه
عظیم الشأن. (غیاث اللغات) (آنندراج). و
طرفدار عالم چهار بودند: اول کیومرث، دوم
کیقباد، سوم کیکاوس، چهارم کیخسرو.
(آنندراج). || حاکم. (آنندراج). حکام.
(برهان). حاکم سرحدنشین. ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
brygada; ekipa; partia; partyjny; partyzant; przyjęcie; strona; stronnictwo; stronnik; towarzystwo; uczestnik; zwolennik
taraftar - طرفدار other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.