şigar - شغار
The entry is a dictionary list for the word şigar - شغار
شغار Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
شِغار [مفرد]:
1- مصدر شاغرَ.
2- (فق) أن يزوّج الرّجلُ قريبتَه رجلاً آخر، على أن يزوّجه هذا الآخرُ قريبتَه بغير مهر منهما "لاَ شِغَارَ فِي الإِسْلاَمِ [حديث]".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ / شُ ] (اِ) اشغار. سوختهٔ گیاهی که
آنرا اجوه گویند و برای شستن لباس و ساختن
صابون و سفید شدن کشمش بکار برند (در
خراسان بخصوص در گناباد)، و ناصرخسرو
آنرا شخار آورده :
ناصبی شوم را به ...
آنرا اجوه گویند و برای شستن لباس و ساختن
صابون و سفید شدن کشمش بکار برند (در
خراسان بخصوص در گناباد)، و ناصرخسرو
آنرا شخار آورده :
ناصبی شوم را به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِ) نوعی از خارپشت. (ناظم
الاطباء). || یک نوع حیوانی گوشتخوار و
بدبو از طایفهٔ سگ که مانند خرگوش در زیر
زمین منزل میکند و قسمی از راسو میباشد.
(ناظم الاطباء). و رجوع به راسو شود.
الاطباء). || یک نوع حیوانی گوشتخوار و
بدبو از طایفهٔ سگ که مانند خرگوش در زیر
زمین منزل میکند و قسمی از راسو میباشد.
(ناظم الاطباء). و رجوع به راسو شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع ص، اِ) چاه بسیارآب (واحد و
جمع در آن یکسان است). || نام دو رگ در
پهلوی شتر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج) (از اقرب الموارد). || خالی. (از
اقرب الموارد) (ناظم ...
جمع در آن یکسان است). || نام دو رگ در
پهلوی شتر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج) (از اقرب الموارد). || خالی. (از
اقرب الموارد) (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِ) فریاد و غوغا و هنگامه و
شور. || طعنه و سرزنش. (ناظم الاطباء).
شور. || طعنه و سرزنش. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ع اِمص) نکاح جاهلیت و آن
این بود که مردی زنی را تزویج میکرد بشرط
آنکه زنی نیز بدهد، مثلاً یکی مر دیگری را
میگفت دختری را به من تزویج کن تا من
خواهرم را با تو تزویج کنم ...
این بود که مردی زنی را تزویج میکرد بشرط
آنکه زنی نیز بدهد، مثلاً یکی مر دیگری را
میگفت دختری را به من تزویج کن تا من
خواهرم را با تو تزویج کنم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ع مص) عقد شغار بستن مردی
با زنی. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
مصدر باب مفاعلة. (منتهی الارب). || ستم
کردن دو کس مر دیگری را. (ناظم الاطباء).
با زنی. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
مصدر باب مفاعلة. (منتهی الارب). || ستم
کردن دو کس مر دیگری را. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شُ) (اِ.) خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات
پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود؛ سنگ گازران ، حجرلوقواغرافس
.
پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود؛ سنگ گازران ، حجرلوقواغرافس
.