sid - سید
The entry is a dictionary list for the word sid - سید
سید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ یْ یِ ] (ع ص، اِ) پیشوا. مهتر قوم.
سردار. (آنندراج) (غیاث اللغات). مهتر.
(دهار):
گرچه آباش سیدان بودند
او بهر فضل سید آباست.فرخی.
کاشکی سیدی من آن تبمی
تا چو تبخاله گرد آن لبمی.خفاف.
این ارادتی که لازم شده در ...
سردار. (آنندراج) (غیاث اللغات). مهتر.
(دهار):
گرچه آباش سیدان بودند
او بهر فضل سید آباست.فرخی.
کاشکی سیدی من آن تبمی
تا چو تبخاله گرد آن لبمی.خفاف.
این ارادتی که لازم شده در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سَ یِّ) [ ع . ] (ص .) سرور، آقا، افرادی که نسب شان به پیغمبر (ص ) می رسد.
؛~المرسلین سرور فرستادگان (خدا) لقب محمد رسوالله (ص ). ؛~ُالشُهَدا الف - سرور
شهیدان . ب - لقب حمزه عموی پیامبر اسلام . ج - به ویژه لقب امام حسین (ع ) امام
سوم شیعیان .
؛~المرسلین سرور فرستادگان (خدا) لقب محمد رسوالله (ص ). ؛~ُالشُهَدا الف - سرور
شهیدان . ب - لقب حمزه عموی پیامبر اسلام . ج - به ویژه لقب امام حسین (ع ) امام
سوم شیعیان .
sid - سید other entries
Next Words