rif - ریف
The entry is a dictionary list for the word rif - ریف
ریف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (ع مص) به زمین گیاهناک
رسیدن. || چریدن ستور زمین علفناک را.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء).
رسیدن. || چریدن ستور زمین علفناک را.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) زمین با کشت و علف. ج، اَریاف.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). زمین آبادان. زمین با کشت و
درخت. (دهار). مرغزار چریدن.
(تاج المصادر بیهقی). || فراخی در مأکل و
مشرب. || ...
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). زمین آبادان. زمین با کشت و
درخت. (دهار). مرغزار چریدن.
(تاج المصادر بیهقی). || فراخی در مأکل و
مشرب. || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَیْ یِ ] (ع ص) پرحاصل.
حاصلخیز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
حاصلخیز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) حاشیهٔ باریکی است در ساحل
بحرالروم (مدیترانه)، در کنار تنگهٔ جبل
طارق، در شمال مراکش که سابقاً متعلق به
اسپانیا بود و فرانسه و اسپانیا جنگهای خونین
در این محل کردند تا اسپانیا توانست آنجا را
در تصرف خود ...
بحرالروم (مدیترانه)، در کنار تنگهٔ جبل
طارق، در شمال مراکش که سابقاً متعلق به
اسپانیا بود و فرانسه و اسپانیا جنگهای خونین
در این محل کردند تا اسپانیا توانست آنجا را
در تصرف خود ...