düdman - دودمان
The entry is a dictionary list for the word düdman - دودمان
دودمان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) دوده. سلسله. سلاله.
نسل. (یادداشت مؤلف). طایفه. (ناظم
الاطباء). آل. (دهار) (ناظم الاطباء). صی.
اسرة. (دهار). خانواده. (از برهان) (ناظم
الاطباء) (آنندراج) (لغت محلی شوشتر)
(فرهنگ جهانگیری) (انجمن آرا). بطن.
(دهار). فصیله. (ترجمان القرآن). عترة.
(دهار). خاندان. (شرفنامهٔ منیری) (از برهان)
(ناظم ...
نسل. (یادداشت مؤلف). طایفه. (ناظم
الاطباء). آل. (دهار) (ناظم الاطباء). صی.
اسرة. (دهار). خانواده. (از برهان) (ناظم
الاطباء) (آنندراج) (لغت محلی شوشتر)
(فرهنگ جهانگیری) (انجمن آرا). بطن.
(دهار). فصیله. (ترجمان القرآن). عترة.
(دهار). خاندان. (شرفنامهٔ منیری) (از برهان)
(ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام موضعی است نزدیک
شیراز. (ناظم الاطباء) (برهان). یک فرسخ
بیشتر میانهٔ جنوب و مشرق شیراز است و
مظفربن یاقوت در سال سیصد هجری قمری
از جانب المقتدر باللََّه عباسی فرمانروای لشکر
فارس بود و قریهٔ دودمان را احداث فرمود.
(فارسنامهٔ ...
شیراز. (ناظم الاطباء) (برهان). یک فرسخ
بیشتر میانهٔ جنوب و مشرق شیراز است و
مظفربن یاقوت در سال سیصد هجری قمری
از جانب المقتدر باللََّه عباسی فرمانروای لشکر
فارس بود و قریهٔ دودمان را احداث فرمود.
(فارسنامهٔ ...