dimme - دمنه
The entry is a dictionary list for the word dimme - دمنه
دمنه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ نَ / نِ ] (از ع، اِ) دمنة. سرگین
برهم نشسته و پشک. (غیاث). سرگین
جمع گشته. (از فرهنگ جهانگیری) (از
برهان) (از لغت محلی شوشتر).
- سبزهٔ دمنه؛ خضرای دمن. سبزه که در
سرگین زار روید: ...
برهم نشسته و پشک. (غیاث). سرگین
جمع گشته. (از فرهنگ جهانگیری) (از
برهان) (از لغت محلی شوشتر).
- سبزهٔ دمنه؛ خضرای دمن. سبزه که در
سرگین زار روید: ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ نَ / نِ ] (اِ) سوراخی که برای
دم کشی و باد آمدن به تنور گذارند. (از فرهنگ
جهانگیری) (ناظم الاطباء) (از برهان). فرجهٔ
تنور. (انجمن آرا). باجهٔ تنور.
دم کشی و باد آمدن به تنور گذارند. (از فرهنگ
جهانگیری) (ناظم الاطباء) (از برهان). فرجهٔ
تنور. (انجمن آرا). باجهٔ تنور.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ نَ / نِ ] (اِ) روباه. (ناظم الاطباء) (از
آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از غیاث)
(برهان) (از انجمن آرا) (از لغت محلی
شوشتر):
چون کلاژه همه دزدند و رباینده چو خاد
شوم چون بوم بدآغال و چو دمنه محتال.
معروفی.
نه دمنه ...
آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از غیاث)
(برهان) (از انجمن آرا) (از لغت محلی
شوشتر):
چون کلاژه همه دزدند و رباینده چو خاد
شوم چون بوم بدآغال و چو دمنه محتال.
معروفی.
نه دمنه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ نَ ] (اِخ) نام شغالی رفیق کلیله که
سعایت شتر پیش شیر نموده او را به قتل
رسانید و در کتاب کلیله و دمنه که در امور
سیاست مدن نوشته شده حکایت آن مفصل
ذکر شده است. (از ...
سعایت شتر پیش شیر نموده او را به قتل
رسانید و در کتاب کلیله و دمنه که در امور
سیاست مدن نوشته شده حکایت آن مفصل
ذکر شده است. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دِ نِ) [ ع . دمنة ] (اِ.) 1 - آثار به جا مانده از خانه و آبادی . 2 - در فارسی
به معنی دشت و صحرا.
به معنی دشت و صحرا.