harçe - خارجه
The entry is a dictionary list for the word harçe - خارجه
خارجه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ جَ / جِ ] (از ع، ص، اِ) مؤنث
خارج. ملک غیر از وطن برای شخص.
|| به اصطلاح کتاب پاورقی را گویند. (ناظم
الاطباء). || بیگانه. اجنبی. مقابل داخله.
اَنیران. نیران.
خارج. ملک غیر از وطن برای شخص.
|| به اصطلاح کتاب پاورقی را گویند. (ناظم
الاطباء). || بیگانه. اجنبی. مقابل داخله.
اَنیران. نیران.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ جَ ] (اِخ) نام مردی بوده است.
حکایت است که خارجه یکی از معتبران
رؤسا و منعمان کدخدایان اصفهانی بود بسبب
آنکه تمامت مال و منال و ضیاع و عقارات
بغصب و تعدی از دست او انتزاع نموده ...
حکایت است که خارجه یکی از معتبران
رؤسا و منعمان کدخدایان اصفهانی بود بسبب
آنکه تمامت مال و منال و ضیاع و عقارات
بغصب و تعدی از دست او انتزاع نموده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رِ جِ) [ ع . خارجة ] (اِ.) 1 - مؤنث خارج . (در زبان فارسی به همین صورت پذیرفته
شده صرف نظر از تَأنیث آن ). 2 - خارج از مملکت ، بیگانه .
شده صرف نظر از تَأنیث آن ). 2 - خارج از مملکت ، بیگانه .